بزرگداشت مقام مادر و زن

وقتی که دوست داشتنت زیباست٬
مثل خیال آبی نیلوفر
در باغ واژگونه تالاب

تولد حضرت فاطمه (ع) و روز بزرگداشت مقام مادر رو به همگی تبریک میگم. :)
به خانم هایی که از دوستان عزیزم هستن و وبلاگم رو می خونن به صورت جداگانه روز زن رو تبریک میگم. :) من این جمله رو همیشه میگم و بهش اعتقاد دارم که خلقت زن اوج شاهکار آفرینش هست. :>‌ روزتون مبارک :)

پی نوشت: کامنتهای پست قبلی رو یه فرصت دیگه حتما جواب میدم... الان فقط برای تبریک این روز عزیز یه پست جدید نوشتم.

پی نوشت ۲: کامنتهای نوشته های قبلی رو جواب دادم... ممنونم از همگی. :)

نظرات 11 + ارسال نظر
ندا.ح پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:30 ق.ظ http://gaahnameh.persianblog.com

مرسی امیر خان مهربون انشاالله روز تولد حضرت علی جبران کنیم :)

ممنونم ندا جان :) نه جبران چرا؟:>
یه چیز جالب بگم؟! D: من روز مرد رو به رسمیت نمیشناسم! می دونی معمولا روزهای بزرگداشت رو در مورد اشخاص یا موقعیت هایی برگزار میکنن که یه کمک معنوی به جامعه میکنن یا خدمات ارزنده ای رو انجام دادن... در مورد مردها (که خودم هم جزوشون هستم ;) ) به نظر من هیچ کدوم از موارد قبل صادق نیست که روز بزرگداشت داشته باشن :>

نوشین۱۷ پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://Nooshin17.com

خوب من بی جنبه ام اصولا
یه بخشی از این تبریکت رو به خودم میگیرم D:
خارج از شوخی ممنون :) امیدوارم سایه مادرت همیشه بالای سرت باشه :)

خوب اون بخشش طبیعتا در مورد خودت هم بوده که به خودت گرفتی :> بی جنبگی نیسن دیگه ;)

ممنونم از لطفت :) من هم امیدوارم سایه مادرت همیشه بالای سرت باشه :)

نازنین پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:21 ب.ظ http://ansaniiat.blogfa.com

سلام . یک دنیا ممنون

سلام. خواهش می کنم :)

نازنین پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:22 ب.ظ

لینک وبلاگهای به روز شده در سیستم بلاگرد
چقدر جالبه /کاش منم بلد بودم . از این کد و عکس ها در بلاگفا می گذاشتم

براتون وبلاگ خودتون در این مورد کامنت گذاشتم... عین اون بخشی که اونجا نوشتم رو اینجا هم paste‌ میکنم:
برای سیستم بلاگرد و وبلاگهای به روز شده کار اصلا سختی نیست... وارد سایتش که بشین و درخواست عضویت بدین بهتون یه کد میده که اون کد رو باید یه جایی از قالب وبلاگتون به انتخاب خودتون بذارین بعدش بقیه تنظیماتش دیگه نسبتا راحت هست... اون شکل ها رو هم این امکان رو میده که خودتون یه آدرس وارد بکنین برای چیزی که میخواین نمایش بده که من از وب سایت http://www.pic4ever.com استفاده کردم. باید اون قسمتی رو از شکل انتخاب بکنین که حالت کد HTML داره نه اونکه فقط آدرسش هست...

هانیه پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:32 ب.ظ http://khosoodi.persianblog.com



این روز قشنگ بر شما هم مبارک باشه
امیدوارم همیشه کار و روزگار بر وفق مرادتون باشه.

ممنونم از لطفتون :)

محبوبه پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:49 ب.ظ

عید شما هم مبارک...
خب برای این پست کامنت دیگه ای نمی شه گذاشت . همین دیگه :)

ممنونم ازتون :)

بله خوب حق دارین ;)

سمیرا شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ق.ظ

تبریک به تو نه ها.
به مامان خانوم جونت
آیه خانوم خواهر گرام
به سمن جان که نمی دونم کردا چه بلایی سرش آوردن که دیگه نیستش
به ریواس همین جوری دلم می خواد
به خود گلم

ممنونم :>
سمن خودش هم کرد هستا ;) نگران نباش بلایی سرش نمیارن :>

من هم به تو دوباره تبریک میگم :> ;)
*****
این که نوشتی تبریک برای من نیست یاد یه اتفاق جالبی افتادم :)) من یه عده دوستای دانشگاهی از دوره لیسانس دارم که ماجراهای جالبی رو باهاشون پشت سر گذاشتم... یکی از این ماجراها مربوط به روز جهانی زن بود که یکی از دخترهایی که عضو این گروه بود برای همه (شامل پسرها) e-mail زده بود و روز جهانی زن رو تبریک گفته بود... بعد یکی از پسرها در جوابش به شوخی جواب داده بود که مضمونش این بود که به مردها که روز زن رو نباید تبریک گفت بعد خلاصه بعدش اون دختری که e-mail زده بود بهش برخورد و بعدش دعوا شد و اینا D:

سمیرا شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:12 ق.ظ

چیزه ببخشیدا من دیدم اینجا همش تبریک و ایناست دلم نیومد خرابش کنم .کامنتمو گذاشتم تو پست قبل ...

اختیار داری خراب نمی شد که :> ولی ممنونم که برای پست پایینی نوشته بودی چون به اون مربوط بود :)

سمیرا یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:04 ق.ظ

سلام
همه اوناییو که گفتی قبول دارم...
چیزه ...مشکوک می زنی...دلیلشم نمی دونما...حال و احوال خوبه؟نکنه اون پیرمرده رو کشتی؟هان؟..؟
؟
هیچی
بای بای

سلام سمیرا جان :)
ممنونم :)
نه راستش کلا یک هفته ای هست که سرحال نیستم... تاثیراتش توی پست بعدی هست تا حدودی ;)

پیرمرده دیگه چی بود جریانش :-/...

سیب یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:46 ب.ظ

سلام
ای وای، پس کشتیش!!!
ببین من یه هفته نبودم چه خبره !!!

سلام :) حالتون چطوره؟:>

جربان چیه؟! :)) کی رو کشتم؟! D: من کلا بی خبرم و تکذیب میکنم :))

سیب دوشنبه 18 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:57 ب.ظ

سلام :)
ممنون من خوبم ،امیدوارم که شما هم حالتون بهتر شده باشه امیر خان
در هر حال چون شاهد دارین نمی تونین اون موضوع رو کتمان کنین حتی اگر هم بشه با وجدان دردش چی کار می کنین؟!
:))
راستی تبریک میگم بابت تموم شدن امتحاناتون (تموم شدن امتحانا چه خوب و چه بد حس خوبی داره ،مگه نه ؟)

سلام :)
ممنونم منم خوبم :)

دیدم عذاب وجدان دارما! :)) نگو برای این ماجرا بوده D: من که به علت شک بعد از حادثه فراموشش کردم! حالا دقیقا چطوری این اتفاق افتاده که من بتونم از خودم در دادگاه دفاع بکنم؟ ;)

ممنونم :) در کل تموم شدنش خوب هست ولی نه زیاد! من دوران امتحان ها رو بیشتر دوست دارم! :)) (البته این دوست داشتن بیشتر بعد از تموم شدنش به سراغم میاد ;) ) الان که تموم شده همه ذوق و شوق دارن که به کارهایی که می خواستن برسن ولی من برای امتحانهام هیچ کاری رو تعطیل نکرده بودم که الان بخوام بهش برسم! در نتیجه خیلی انگیزه خاصی ندارم از یه جنبه دیگه هم تو طول روز وقت اضافی الان دارم که هنوز براش برنامه ریزی نکردم!

کلا امتحان داشتن یه جور دردسره امتحان نداشتن یه جور دیگه از دردسر D:

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.